ساعت ..

سلام به همگی ..

خوبین دوستان چه خبرا ؟

ساعت گُل سر قرار آمد
مژگان عباسی

ساعت گُل سر قرار آمد                       
دخترک، عصر یک بهار آمد

چون نسیمی که می وزد یا نه
شکل جریان آبشار آمد                                  

عطر گلهای دامنش پیچید
در خیابان انتظار... آمد

از همه یک سوال می پرسید:
- یک نفر ساعت چهار آمد؟

خانم! آقا! ندیده اید او را؟
یک غریبه که در غبار آمد؟!

- او که با تاکسی از اینجا رفت؟
یا همانی که با قطار آمد؟

***
باد گلهای دامنش را برد...
دخترک با دلش کنار آمد

آفتاب از مسیر خود برگشت
ماه آهسته در مدار آمد

داشت کم کم دوباره شب می شد
افتضاح بدی به بار آمد

با نخستین قطار از آنجا رفت
مرد با آخرین قطار امد!

امید وارم لذت کافی رو برده باشین.....

لیلی.....

سلام به همگی....

خوبین دوستان.....منم خوبم به لطف شما

لیلی

خدا گفت :لیلی یک ماجراست ، ماجرایی آکنده از من .
ماجرایی که باید بسازیش .
شیطان گفت : تنها یک اتفاق است . بنشین تا بیفتد .
آنان که حرف شیطان را باور کردند ، نشستند
و لیلی هیچ گاه اتفاق نیافتاد .
مجنون اما بلند شد ، رفت تا لیلی را بسازد .
خدا گفت : لیلی درد است ، درد زادنی نو ، تولدی به دست خویشتن .
شیطان گفت : آسودگی ست . خیالی ست خوش .
خدا گفت : لیلی ، رفتن است ، عبور است و رد شدن .
شیطان گفت : ماندن است . فرو ریختن در خود .
خدا گفت : لیلی جستجوست . لیلی نرسیدن است و بخشیدن
شیطان گفت : خواستن است . گرفتن و تملک .
خدا گفت : لیلی سخت است . دیر است و دور از دست .
شیطان گفت : ساده است . همین جا و دم دست.
و دنیا پر شد از لیلی های زود  . لیلی های ساده اینجایی .
لیلی های نزدیک لحظه ای .
خدا گفت : لیلی زندگی است . زیستنی از نوعی دیگر .

لیلی جاودانه شد و شیطان دیگر نبود
مجنون ، زیستنی از نوعی دیگر را برگزید و می دانست که لیلی تا ابد طول می کشد
لیلی گریه کرد.
لیلی گفت : امانتی ات زیادی داغ است . زیاد تند است .
خاکستر لیلی هم دارد می سوزد ، امانتی ات را پس می گیری ؟
خدا گفت : خاکسترت را دوست دارم ، خاکسترت را پس می گیرم .
لیلی گفت : کاش مادر می شدم ، مجنون بچه اش را بغل می کرد .
خدا گفت: مادری بهانه عشق است ، بهانه سوختن ؛ تو بی بهانه عاشقی ، تو بی بهانه می سوزی .
لیلی گفت : دلم می خواهد ، ساده ، بی تاب ، بی تب
خدا گفت : اما من تب و تابم ، بی من می میری
لیلی گفت : پایان قصه ام زیادی غم انگیز است ، مرگ من ، مرگ مجنون ، پایان قصه ام را عوض می کنی ؟
خدا گفت : پایان قصه ات اشک است . اشک دریاست ؛
دریا تشنگی است و من تشنگی ام ، تشنگی و آب
. پایانی از این قشنگتر بلدی ؟
لیلی گریه کرد . لیلی تشنه تر شد .
خدا خندید
خدا گفت : زمین سردش است . چه کسی می تواند زمین را گرم کند ، لیلی گفت : من .
 خدا شعله ای به او داد . لیلی شعله را توی سینه اش گذاشت .
 سینه اش آتش گرفت . خدا لبخند زد . لیلی هم .
خدا گفت : شعله را خرج کن . زمین ا م را به آتش بکش.
لیلی خودش را به آتش کشید . خدا سوختنش را تماشا می کرد .
لیلی گر می گرفت .خدا حافظی می کرد .
لیلی می ترسید . می ترسید آتش اش تمام شود
. لیلی چیزی از خدا خواست . خدا اجابت کرد .
مجنون سر رسید . مجنون هیزم آتش لیلی شد . آتش زبانه کشید . آتش ماند . زمین خدا گرم شد .
خدا گفت : اگر لیلی نبود ،
 زمین من همیشه سردش بود 

شادو سرزنده باشید

مخصوص...

بازم سلام!

امروز داشتم یکتاب میپنج نشانه آمادگی مردان برای ازدواج خوندم مطلبش باحال بود سریع میرم

سر اصل مطلب ..

با من باشین........

 چند نشانه آمادگی مردان برای ازدواج ...

شما خیلی دوستش دارید و او هم. اما چطور می توانید مطمئن باشید که او که شما خیلی خیلی دوستش دارید، آمادگی قدم گذاشتن به مرحله بالاتر و تشکیل خانواده را دارد؟

امروزه علامتهای بسیاری وجود دارند که به وسیله آنها می توان واقعا فهمید یک مرد جدا برای ازدواج آمادگی دارد یا نه..

به خاطر داشته باشید که اگر مردی همه این نشانه ها را هم داشته باشید، الزاما به آن معنی نیست که شما همان پرنسس افسانه ای قصه اش باشید که به دنبالتان می گردد، بلکه به آن معناست که او آمادگی این را دارد که به شما نزدیک شود و شما را بیشتر بشناسد

به هر حال تلاش های او برای ملاقات با شماصرفا به این معناست که او از ملاقات یا صحبت با شما و فقط شما خوشحال و هیجان زده می شود و تلاش می کند که تصمیم بگیرد آیا شما همان نیمه گمشده اش هستید یا نه؟

نشانه هایی که شما به دنبالش می گردید اینها هستند:

 شما زمان زیادی را با او صرف می کنید
درست شبیه زوجهایی که سعی می کنند اغلب اوقاتشان را با هم بگذرانند، شما هم طبیعتا دوست دارید بیشتر بخشهای زندگی تان را با هم بگذرانید. فقط تعادل و توازن از نکات مهمی است که نباید فراموش کنید،برای ربودن قلب دیگری الزاما نباید تبدیل به کپی دیگری بشوید. اگر او و شما تمایل دارید بیشتر اوقاتتان را با هم به تفریح یا در حال کمک به دیگری بگذرانید، نشانه آن است که احساسات، آرزوها و یا اهداف مشابهی داری.

 او مؤدب و انعطاف پذیر است
بهترین وقتی که می توانید انعطاف پذیری او را مورد آزمایش قرار دهید وقتی است که می خواهید در برنامه ریزی یا برنامه زمان بندی شده تان تغییراتی بدهید. همیشه زمانهایی وجود دارند که شما لازم است آنها را جا به جا کنید یا در جای دیگری مشغول کار دیگری باشید. وقتی شما این تغییر را به او اطلاع می دهید، او نشان خواهد داد که نسبت به احتیاجات شما در برابر احتیاجات خودش چه احساسی دارد. او به طرز ناخوداگاه نشان خواهد داد که حاضر است امیالش را فدای رضایت شما بکند یا نه و آیا انسان سخاوتمند و بخشنده ای هست یا نه. مطمئنا قابل اطمینان و اعتماد بودن یکی از مهمترین صفاتی است که شما برای همسرتان به دنبالش می گردید، اینطور نیست؟
او تفریحات شخصی اش را فدای بودن با شما می کند
اغلب این طور می گویند اما آیا او واقعا از انجام تفریحی که دوست دارد می گذرد تا با شما باشد؟ بگذارید اینطور فکر کنیم که شما فقط یک شب در هفته مرخصی دارید و این اتفاقا مصادف شده است با شبی که مسابقه تیم محبوبی او از تلویزیون پخش می شود و او ترجیح می دهد که آن شب را با شما بگذراند. هر وقت او کاری را که واقعا دوست دارد رها کرد تا وقتش را با شما بگذراند، به این معنی است که به طرف شما در حال حرکت است، به خاطر داشته باشید که این کار معمولا این کار به طول نمی انجامد ولی در ابتدا نشانه خوبی است که او سعی دارد قلب شما را فتح کند..

او برای شناختن شما زمان صرف می کند
وقتی شروع به دوست داشتن دیگری می کنیم تمایل داریم که از آینده خودمان بیشتر به او ببخشیم، چرا که او هنوز یک غریبه ناشناس است و ما سعی داریم او را بیشتر بشناسیم. امروز اغلب زوجها بدون اینکه یکدیگر را بشناسند با هم ازدواج می کنند و بعد وقتی وجود مشکل را در می یابند که تقریبا به نزدیکش رسیده اند و راهی نمانده است. ایجاد زود هنگام روابط صمیمانه و نزدیک می تواند موجب نقصان یا کاهش آرزوها و خواسته های آینده مرد برای شناختن یا بهتر شناختن زن مورد علاقه اش بشود.نشنیده اید که می گویند آدم به چیزی که دستش به آن نمی رسد حریص تر می شود؟ صرف زمان برای ایجاد شناخت بهتر و بیشتر شالوده و پایه ساختمان روابط سالم و موفق در دراز مدت است...

امید وارم خوشتون اومده باشه ....